بچه که بودم، یه کنسول بازی رو بورس بود که بهش میگفتیم میکرو! ولی روی جعبهاش نوشته بود ترمیناتور۲، در هر صورت بازیهای نینتندو روش اجرا میشد! اگه بچهی دهه شصتی باشید، حتما با میکرو روبرو شدید و خاطرات نوستالژیکی هم با قارچخور (همون ماریو)، آیلند (همون میوهخور، یا به قول ما مرد ژاپنی)، بُمبِرمَن، لاکپشتهای نینجا، علاالدین، بازیهای چندلبه و امثال اونها دارید!
از همهی اینها که بگذریم، میکرو همیشه یه چیز عجیب و غریب برای من داشت، اون هم تفنگش بود. یه تفنگ که وقتی باهاش به اردکهای توی تلویزیون شلیک میکردیم سقوط میکردند! عجیب که دقیق هم کار میکرد! اون موقعها که بچه بودیم و هر وقت که سر و کارمون با این تفنگ میافتاد میگفتیم جلالخالق! و پیش خودمون فکر میکردیم که با چه چیز خفنی داریم بازی میکنیم.
دوران کودکی از سر کنجکاوی هر وسیلهی الکتریکی که به دستم میرسید، پیچ و مهرهش رو باز میکردم و دل و رودهش رو میریختم بیرون تا بلکه مثلا وقتی بزرگ شدم دانشمند بشم!!! الغرض، یه بار هم قرعهی کار به نام تفنگ میکرو افتاد و اون رو باز کردم، اما در کمال تعجب دیدم توش هیچی نیست جز یه سنسور نوری و یه کلید قطع و وصل که به ماشهی تفنگ وصل بود! به یُمن وجود مجموعهی کاوش الکترونیک که بستههای تو دوران کودکی ما مُد بود، یخورده از قطعات الکترونیکی سر در میاوردم. برای همین متعجب شدم که یه سنسور نوری خشک و خالی چطور یه اردک یا یه کابوی رو توی تلویزیون تشخیص میده؟
و خلاصه گذشت و گذشت، تا این که چند روز پیش در بین تعریف کردن خاطرات نوستالژیکمون دوباره رسیدیم به میکرو! اما اینبار یه فرقی با قدیما داشت، و اون هم اینکه برخلاف ایام شباب، اینترنت در دسترسمون بود. پس دست به کار شدیم و جستجویی تو اینترنت کردیم و به لطف عمو همهچیدون (یا همون گوگل) جواب رو پیدا کردم. جوابی که برای نحوه کار کردن تفنگ پیدا کردم خیلی برام جالب بود.
نحوهی تشخیص دادن اهداف توسط تفنگ میکرو خیلی سادهتر از این حرفها بود که فکر میکردم. گویا موقع کشیدن ماشهی تفنگ، در یک لحظهی خیلی خیلی کوتاه، کل تصویر سیاه میشده و هدف تبدیل به یک مربع سفید میشده. پر واضحه که تشخیص یه مربع سفید وسط یه صفحهی کامل سیاه برای یه سنسور نوری کار سادهایه، نسبت به تشخیص دادن یه اردک تو آسمون ابری! به همین سادگی به همین خوشمزگی!
امیررضا نصیری تو وبسایت بایتگیت این فرآیند رو خیلی خوب تشریح کرده، در ادامه صحبتهای امیررضا رو با هم میخونیم:
بسیاری از ما وقتی که با استفاده از این تفنگ بازی میکردیم، فکر میکردیم که این تفنگ مانند اسلحههای واقعی چیزی یه سمت تلویزیون پرتاب میکند و به این ترتیب هدف ما کشته میشود. درحالی که نحوه کار این تفنگ به این ترتیب نیست. تفنگ Zapper فقط یک سنسور نور (Light Sensor) ساده است و چیزی به سمت تلویزیون پرتاب نمیکند. درواقع فقط تشخصی میدهد که آیا آبجکت مورد نظر ما درست مورد هدف قرار گرفته یا نه. زمانی درحال بازی کردن یک بازی با استفاده از این تفنگ هستید و ماشه را میکشید، تمام صفحه تلویزیون تنها به طول یک فریم (مدت بسیار کوتاهی) سیاه شده و هدفهای ما در مربعهای سفید نشان داده میشوند. برای درک بهتر، فرض کنید Duck Hunt بازی میکنید و درست قبل از کشیدن ماشه، تصویر روی تلویزیون مانند شکل زیر است (یعنی فریم قبل از کشیدن ماشه):
در لحظه بعد، تمام صفحه به رنگ سیاه شده و تنها قسمتهایی که اهداف ما (در اینجا اردکها) در آن جا قرار دارند، به رنگ سفید در میآیند. چون ما در صفحه دو هدف داریم، پس نمیشود هر دوی آنها را در یک فریم نشان داد این گونه مشخص نمیشود که ما کدام هدف را زده ایم. بجای آن، برای هر هدف یک فریم در نظر گرفته میشود که یکی پس از دیگری نشان داده میشود. مثلاً چون پرنده بالایی اولین پرندهای بود که وارد بازی شده است، ابتدا فریم مربوط به آن نشان داده میشود (درحالی که ما پرنده پایینی را هدف گرفته ایم):
در این لحظه سنسور حساس به نور تفنگ وارد عمل شده و شدت نور هدف گیری شده را تعیین میکند. چون ما به پرنده اولی نزده ایم، هیچ اتفاقی نیفتاده و فریم بعدی نشان داده میشود که مربوط به پرنده دومی (پایینی) است:
باز هم سنسور کار خود را انجام میدهد ولی با این تفاوت که این بار به هدف زده ایم. چون ما در فریم دوم به هدف زده ایم یعنی پرنده دوم را نشانه گرفته بودیم و به این ترتیب کنسول متوجه میشود که ما کدام پرنده را واقعاً زده ایم. البته زمانی که فقط یک هدف وجود دارد تنها یک فریم نشان داده میشود و آن هم مربوط به همان هدف است. پس از این فرایند که مدت آن بسیار کوتاه است، در صورتی که به هدف زده باشید، فریم بعدی که خواهید دید کشته شدن اردک خواهد بود:
به این ترتیب هربار که ماشه را میکشید درصورتی که هدف را به درستی مورد نشانه گیری قرار داده باشید، کنسول خواهد فهمید که هدف گیری شما درست است و آبجکت مورد نظر را خواهد کشت. البته این فرایند نیازمند زمان بندی بسیار دقیق است. با توجه به این که این فناوری و زمان بندی آن بر اساس تلویزیونهای CRT (کاتد-ری توب) طراحی شده است، استفاده از این قابلیت در تلوزیونهای دیجیتالی جدیدتر معمولاً ممکن نیست. دلیل آن هم این است که در تلویزیونهای جدید سرعت نمایش فریمها سریع تر است بنابراین سنسور نمیتواند قسمتهای سفید رنگ را تشخیص بدهد.
ممنون از امیررضای عزیز که نحوه کار کردن این تفنگهای جادویی رو به خوبی تشریح کرد و به یکی از سوالهایی که تو دوران بچگی ذهنم رو درگیر کرده بود پاسخ داد. و یه تشکر ویژه از بر و بچههای نینتندو که از همون قدیم اهل خلاقیت و نوآوری بودن!
قربان شما،
آمیرزا
یادش به خیر…
😀
آمیرزا خاطرات زنده کردیا
یادش بخیر زود به زود سیم دسته خراب میشد و منم وصله میزدم
قربان تو علی جان،
درسته، همیشه دستهاش خراب میشد… تازه آداپتورش هم بود! همهاش میسوخت! برا همین همیشه با دستم حرارتش رو چک میکردم تا داغ نکنه 😀
ایول.
حالا خیلی چیزا برام روشن تر شد.
نینتندو همینه دیگه! خلاقیت 😉
من هنوز دارمش 🙂
معاوضه با آپارتمان و ویلا
من اون موقعها هرچی داشتم جراحی میکردم و دل و رودهش رو درمیآوردم 😀
برا همین چیزی ازون دوران برام غنیمت نمونده…
سلام این فقط رو تلویزیون های پلاسما جواب میده
درسته، رو تلویزیونهای جدید جواب نمیده. اواخر نوشته هم بهش اشاره شده.
اینو تو یک تلویزیون سیاه و سفید بازی میکردم جواب نمیداد و خیلی از اوقات کار نمیکرد !
شاید به این مساله مربوط بوده !
کل سال رو صرفه جویی میکردیم تا تابستون بلکه خانواده اجازه بدن بتونیم یک میکروی ۷ هزار تومنی بخریم ! خخخخخ
من هم تجربهی مشابهی با تلویزیون سیاه سفید داشتم، برا من هم خوب جواب نمیداد! گرچه شاید هم دست به هدف من بد بود 😀
از شوخی گذشته، تا جایی که من یادمه من هم با تلویزیون سیاه سفید مشکل داشتم. رو تلویزیون رنگی هم که اجازه نمیدادن بازی کنیم، میگفتن تلویزیون خراب میشه!!! 😀
آره خخخخخخ یادش بخیر
یه بار من وصل کردم به تی وی رنگی حالمو بد جور گرفت ننم خخخخخ
من یکی میخام:(
😀
خاطرات ما رو زندکی کردید. من هم همیشه علاقه داشتم وسایل الکترونیکی رو باز کنم و ازش سر در بیارم. همیشه هم تو کف این تفنگه بودم که چجوری کار میکنه؟ اخه با خودم فکر میکردم اگه این تفنگه هم اشعه ای چیزی داشته باشه بازم تلویزیون که مطمنا فقط یه مانیتور سادست. چجوری میشه اخه!!!!.
کلا مارو یک عمر اسکل کرده بودند 🙁 خخ
برای خودم و بیشتر دوست هام این مسئله سوال بود همیشه. 😀
من با اینکه متولد ۷۷ام ولی کلی با این بازی خاطره دارم.کاش میشد ی بار دیگم بازی کنم…..
وای که دلم کباب شد کنسولش هستا ۵۰۰ تمون ایناهست ولی تواین مقاله گفته توی تلوزیون های جدید تفنگش کارنمیکنه تلوزیون ما ال سی دی هست نمیدونم حالا
یادش بخیر خاطرات چند سال پیشم ، بچگیم زنده شد.
من یه دهه هشتادیم ولی عاشق میکرو بودم اون موقع اینترنت و گوشی اندرویدی و اینجور چیزا نبود سرگرم کنسول بودم همیشه با بچه های همسایه سنگ کاغذ قیچی میکردیم که کی بازی کنه.
شاید بگین اره دروغ میگی دهه هشتادیا همشون اشغالن و فلان و اینا ولی واقعن میتونم بگم من توشون متفاوتم!
خیلی شاخ بود میکرو الانم که تا پی اس فایو اومده همه ام با این بازیای اسونه ابکی میگن گیمریم خدایی وجود اینو ندارن که یه لحظه با سگا و میکرو بازی کنن چون هم بازیاش سخت بود هم ذخیره نمیشد ، جونتم تموم میشد فاتحتو باید میخوندی.
منم همینطور بودم! یعنی چیزی نبود که دل و رودشو نریزم بیرون! 😂
یادم رفت بگم! هنوزم سگا و میکرو رو دارم 😂
خیلی هم عالی … قدرشون رو بدون 😁
آقا من واقعا دلم واسه میکرو تنگ شده. میشه بفروشیش بمن تا یهخورده عقدههای بچگیو بکشیم؟
سایتهایی هستن که توش میتونی همهی اون بازیها رو دوباره پلی کنی. سرچ کنی پیداشون میکنی
اتفاقا این سوال سالهاست که تو ذهنه منه
با همه این توضیحات که دادید بازم برا من عجیبه و قابل درک نیست
من این بازی رو با برادر کوچکترم محسن بازی میکردم که متاسفانه دیگه بین ما نیست .
سالها بود که تکنولوژی این تفنگ برام سوال بود ممنون از توضیحاتتون.
همیشه سلامت باشی ✌
اسم درست و بین المللی این کنسول چیه؟ ما بهش میگفتیم میکرو ولی واقعا اسمش میکرو؟ خواهشا اسم خارجیش به انگلیسی بنویسید
ما هم بهش میگفتیم میکرو! در هر صورت، این نسخهایی که تو ایران خیلی رایج بود اسمش بود Terminator 2 که خودش یه کپی بود از یه کنسول نینتندو به اسم Nintendo Famicom.
واقعا مطلب جالبی بود
خیلی وقت بود که بهش فکر می کردم.
بالاخره حل شد، خدا خیرت بده.
حالا یه سوال: اگر تفنگ رو بزاری روی به کاغذ سفید و تیر بزنی چی میشه؟
کاغذ سفید که نه! چون منبع نور نیست 😉
در هر صورت به نظر میشد راههایی برای پیچوندن این تفنگ پیدا کنیم، ولی در اون صورت دیگه از بازی لذتی نمیبردیم 😁
عالی بود. ممنون از توضیحات خوبتون. برای من روی LCD جواب نمیده ولی قدیما روی تلویزیون کار میکرد که علتش رو فرمودید. باتشکر از زحمات شما
تفنگ ها یه عدسی محدب داشتن که سنسور نوری تو کانون اون نصب شده بود و تصویر تلویزیون در بی نهایت عدسی قرار داشت. اون عدسی کمک میکرد تا نور کافی به سنسور برسه.
دوستان دست رودلم نزارید که خونه انقد به این سگا لامسب وابسته بودم وبازی کردم که هروقت دسته ا ی کارنمیکرد ومیسوختی کامل کنسولو میشکستیم میرفتیم جدید میگرفتیم اعصاب نمیزاشت برای ادم